۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه

زبان گفتاری، فراتر از گویش

با زبان خارجی باید چه کنیم؟ آیا یادگیری مجموعه وسیعی از لغات و گرامر آن زبان کافیست؟ باز به خودم برمیگردم و از خود سوال میکنم که آیا مثلا در مورد زبان انگلیسی که من اعتماد به نفس بالایی در آن دارم (چه از نظر دریافت مدارک مورد نیاز و چه در برقراری ارتباط) باید نگران باشم یا نه؟ شواهد نشان میدهد که تسلط بر زبان خارجی برای زندگی در جامعه ای که آن زبان خارجی، زبان رسمیش است لازم است اما به هیچ وجه کافی نیست. با نگاهی دقیقتر، میتوانیم نحوه بکارگیری زبان فارسی را در جامعه خودمان بررسی کنیم. در ادبیات متداول و غیررسمی خود (آنچه در رسانه ها مشاهده نمیشود)، موقعیتهای بسیاری هست که واژه ها و جملاتی استفاده میکنیم که فهم آن توسط فردی بیگانه که زبان فارسی را خوب میداند مشکل و گاه غیرممکن است (حتی اگر تک تک کلمه های یک جمله را بداند). بگذریم از استعارات و ایهامات که معمولا در زبانهای مختلف وجود دارند. در واقع، زبان را باید جزئی از فرهنگ بدانیم و همانگونه که مدتی طول میکشد تا با فرهنگ جامعه مقصد آشنا شویم و خود را تطبیق دهیم به همان ترتیب، تسلط واقعی به زبان خارجی جهت زندگی در جامعه مقصد مدتی طول خواهد کشید. حالا باید سعی کنیم تا آنجا که امکانش هست، شرط لازم برای زندگی را که همان تسلط بر گویش و نوشتار است مهیا کنیم اما انتظار نداشته باشیم که از روز اول با مشکل مواجه نشویم. این تصویریست که من در مورد زبان برای خود ساخته ام.

پی نوشت- آقایان و خانمهای آفیسر، تا کی باید تصویر بسازیم؟!

۱ نظر:

  1. سلام.کاملا درسته! ما هر چه قدر هم که زبانمون خوب باشه( با فرض اینکه زبانمون advanced باشه )بازم یه یکی دو سالی طول می کشه که بدون اینکه بخوایم تمرکز کنیم به اینکه طرف چی میگه و بدرن اینکه به دهنش نگاه کنیم بفهمیم چی میگه! مثل فارسی که تو حتی اگه نخوای به صدای بک گراند گوش بدی بازم می فهمی چی میگه!
    تازه زبان آکادمیک هم خودش یه بحث جداییه! که تا نری دانشگاه یاد نمی گیری

    پاسخحذف