برای اینکه مجبورم برای هیات مدیره فرهیخته! یک شرکت کامپیوتری معتبر و باسابقه در چند جلسه توضیح بدهم که چرا بهتر است به جای سرمایه گذاری روی ساخت محتوای دیجیتال یا فروش LCD، روی موضوعات پایه ای تر و تخصصی تر مثل شبکه های کامپیوتری یا امنیت شبکه سرمایه گذاری کنند و نگاه جدی داشته باشند؟ هنوز نمیفهمم که چرا من باید حرص بخورم و با شور و حرارت لزوم توجه به مباحث تخصصی را یادآور بشوم؟ به من چه آقا؟ به من چه میرسد؟ بامزه اینجاست که میگویند شرکت ما دانش محور است! داشتم از خنده میمردم. البته برای تصمیماتشان، توجیه هم پیدا کرده اند؛ مثلا میگویند ما به دنبال این هستیم که ایده های جدید را بیاوریم اما در عمل، این آوردن ایده های جدید به معنی یک کار بازرگانی و انجام یک مهندسی معکوس نصفه و نیمه به منظور کاهش هزینه و افزایش سود (و نه به منظور ابداع سیستم جدید) است؛ و یا تصمیم میگیرند که خدمات لوکس بدهند، اما این ارائه خدمات لوکس به جارو زدن زیر صندلی کارفرما و تبدیل شدن شرکت و پرسنل فنی به کیسه بوکس ایشان منتهی میشود! با این توجیه که ایشان باید همه جوره از کار ما راضی باشد!
ای خدا، من میخوام برم تو گوگل کار کنم. دیگه نمیتونم ...
ای خدا، من میخوام برم تو گوگل کار کنم. دیگه نمیتونم ...
می فهمم چی می گی! منم از این حرص ها البته در زمینه دیگه ای تو شرکتمون می خوردم. جالب اینجاست که خیلی هم ادعا دارن که ما حرفه ای هستیم و ... اما پای عمل جور دیگه رفتار می کنن
پاسخحذفسلام مهدي عزيز.
پاسخحذفحرص نخور اقا جان حرص نخور.تا ما پامون به خارج برسه هزار تا درد و مرض پردا مي كنيم از دست اينا.
بیگانه جان، درسته. تو ایران همین ادعاها آدم رو میکشه وگرنه اونطرف هم از این مشکلات هست.
پاسخحذفنیلوفر عزیز، فعلا که ما هم از اینا حرص میخوریم و هم از اونا!
پاسخحذفسلام
پاسخحذفشما از كي منتظر مديكال هستين؟
ستاره خانم،
پاسخحذفاطلاعات کافی در وبلاگ من هست. من از بهمن 87 یعنی چیزی نزدیک به 14 ماه است که منتظر مدیکالم.